صفحه اصلی > اخبار 

اخبار > داستانی کوتاه از دیدار شهردار خرمشهر با سالمندان




نسخه چاپي    ارسال به دوست

داستانی کوتاه از دیدار شهردار خرمشهر با سالمندان

دیدار شهردار خرمشهر با سالمندان ...

به گزارش روابط عمومی وامور بین الملل شهرداری خرمشهر :
روزهای پایانی سال برنامه ریزی کردیم که به مناسبت گرامیداشت روز مادر به دیدار سالمندان بریم . با شهردار خرمشهر که این پیشنهاد رو مطرح کردیم بدون لحظه ای درنگ موافقت کرد ، خلاصه هماهنگی ها رو انجام دادیم و صبح روز یک شنبه ۲۹ اسفند مقرر شد که به دیدار سالمندان برویم ، وقتی با شاخه های گل وارد سرای سالمندان شدیم یکدفعه غرق در افکار خودمون شدیم ، گویی دلمان ریخت ، دروغ چرا کمی از عاقبت خودمان هم ترسیدیم  باز مطابق معمول و دیدارهای قبلی که داشتیم وقتی با سالمندان روبرو شدیم بغض سنگینی گلومون رو گرفته بود ، مدیر مرکز به سالمندان گفت ، آقای شهردار اومده به دیدارتون ، اونها هم که با هر دیداری خوشحال میشدن و گویی مدام انتظار دیدار و مهر و محبت رو میکشیدن خوشحال شده بودند ، بعضی ها سرحال بودند و بعضی ها بدلیل کهولت سن در خود فرو رفته بودن ، بعضی ها هم در حیاط مرکز ، چشم به درب دوخته بودند ، بیشتر آنها کلی قصه و حرف برای گفتن داشتند ، ته حرفشان میشد به خوبی چشم انتظاری برای دیدن فرزندانشان و رهایی از این مرکز رو فهمید ، خلاصه عزیز ساعدی شهردار خرمشهر که اعتقاد خاصی به تکریم سالمندان داره و همیشه دیدار از سرای سالمندان رو در برنامه هاش قرار میده ، به تک تک سالمندان شاخه های گل قرمز اهدا کرد و با اونها چند لحظه ای گفت و خندید ، یکی از این مادران سالمند میگفت همیشه منتظر دیدن فرزندانم هستم که حتی یک بار هم شده به دیدار من بیایند و احوالی از من بپرسند آنقدر چشم به راهشان بودم که چشمانم به راه خشک میشد ولی نمی آمدند ، صدای خنده های نوه هایم گاه گاهی به گوشم می رسد ولی دیگر ناامید شده ام که دوباره آنها را در آغوش بگیرم ، خدایا میشود من دوباره به خانه خود باز گردم ؟! می شود فرزندان من به سراغم بیایند ؟! اگر از این تجربه و همه این لحظه ها و خاطرات و درد دلها بگذریم یک چیز عجیبی که به نظرم خیلی ساده بود اما حسابی به چشم میومد این بود که چقدر با دیدن ما و بقیه مراجعه کنندگان خوشحال میشدن ، اهدا یه شاخه گل میتونست حداقل واسه چند لحظه درد تنهایی و انتظار رو به فراموشی بسپارن و غم دلتنگی رو از چشمانشون دور کنن . ای کاش به یاد داشته باشیم که پدران و مادران از تمام زندگی خود گذشتند تا ما در رفاه و آسایش باشیم و هر چقدر در سرای سالمندان امکانات باشه ولی هیچ جا خونه خود آدم نمیشه که سایه پر مهر و محبت پدرومادر بالای سر فرزندان باشه !!

يکشنبه ٢٩ اسفند ١٣٩٥

امتیازدهی
نظرات بینندگان
این خبر فاقد نظر می باشد
نظر شما
نام :
ایمیل : 
*نظرات :
متن تصویر: